براي من رويا در ذهنت پرواز نده ...
من از خودم مي ترسم، از نفرت وجودم مي ترسم، از حس دوست داشتني كه مدتي است فراموشش كردم مي ترسم، از احساسات مدفون شده مي ترسم .
براي آينده ام خرابه اي ساختم، و در دكور خانه ام تو را به چهار ميخ مي كشم !
اين روزها همه را ديوانه مي بينم و خودم را نامتعادل ترين فرد پر از ثبات مي دانم .
كوه آتشفشان مي شوم و مي خندم .
با من منشين، جنون مي گيري، بدبخت مي شوي ... فراموشي !!!
پ ن: مدتيه همه چيز برام وارونه شده و بي قيد و ترسناك شدم، روم حساب نكنيد .
من از خودم مي ترسم، از نفرت وجودم مي ترسم، از حس دوست داشتني كه مدتي است فراموشش كردم مي ترسم، از احساسات مدفون شده مي ترسم .
براي آينده ام خرابه اي ساختم، و در دكور خانه ام تو را به چهار ميخ مي كشم !
اين روزها همه را ديوانه مي بينم و خودم را نامتعادل ترين فرد پر از ثبات مي دانم .
كوه آتشفشان مي شوم و مي خندم .
با من منشين، جنون مي گيري، بدبخت مي شوي ... فراموشي !!!
پ ن: مدتيه همه چيز برام وارونه شده و بي قيد و ترسناك شدم، روم حساب نكنيد .
این روزها من هم از خودم می ترسم ... یه جورایی فراری ام .
پاسخ دادنحذفدوست دارم یه گوشه بشینم و توی خودم فرو برم .
in ruza hame ghati kardan
پاسخ دادنحذفسلام. اگه آدم واسه آیندش خرابه ای بسازه اونوقت زندگی کردن خیلی سخت میشه چون نمیتونی امید و آرزویی داشته باشه.در صورتی که اگه آدم تصویر خوبی برای آیندش تصور کنه وآرزوهایی داشته باشه زندگی شیرین میشه.
پاسخ دادنحذفبعدش من از این دوست داشتنی که همه تنم رو گرفته میخوام فرار کنم. دوست داشتنی که داره داغونم میکنه.. نمیدونم خسته ام دلم میخواد خوابم تا آخر دنیا...
پاسخ دادنحذفخيلي قشنگ بود
پاسخ دادنحذفبه منم سر بزن
و من می ترسم آن حس دوست داشتن را فراموش کنم....براستی می ترسم.
پاسخ دادنحذفاین همه نفرت و بدبینی ناشی از چی بوده؟ایا گذشتت واقعا رو حالت اینقدر تاثیر گذاشته؟؟؟؟
پاسخ دادنحذفولی خود متن واقعا واسم جالب بود
کی از خودش نمی ترسه؟ کی از هست که از بقیه هم نترسه؟
پاسخ دادنحذفراستی شما وقتی آدرس می نویسی بجای blogspot مینویسی bolgspot, اینه که نمی آد بالا این وبلاگت
سلام دوست من
پاسخ دادنحذفممنون از توصیه ات.حتما مواظبش هستم.چون بدون این احساس هیچ می شوم.