بر تو چون ساحل، آغوش گشودم
در دلم بود كه دلدار تو باشم
واي بر من كه ندانستم از اول
روزي آيد كه دل آزار تو باشم
بعد از اين، از تو دگر هيچ نخواهم
نه درودي، نه پيامي، نه نشاني
زان كه ديگر تو نه آني ، تو نه آني ...
فروغ
پ . ن : آدم ها تغيير مي كنند و از تغييرشون هيچ گريزي نيست، فقط يك مشت خاطره سوخته مي مونه دلتنگي هاي گذرا ...
در دلم بود كه دلدار تو باشم
واي بر من كه ندانستم از اول
روزي آيد كه دل آزار تو باشم
بعد از اين، از تو دگر هيچ نخواهم
نه درودي، نه پيامي، نه نشاني
زان كه ديگر تو نه آني ، تو نه آني ...
فروغ
پ . ن : آدم ها تغيير مي كنند و از تغييرشون هيچ گريزي نيست، فقط يك مشت خاطره سوخته مي مونه دلتنگي هاي گذرا ...
چقدر شعرت مناسب حال و احوال من بود .
پاسخ دادنحذفبدترین درد اینه که همراه این تغییر ، همه گذشته رو فراموش میکنن و به باد میدن .
Miss you so much
پاسخ دادنحذفdaste toe in khaterat khob bashand ya na ke ba yade unha khoshhal beshi ya be ghole khodet sokhte bashand o azizayat beshi
sadegh
هووم این تغییر آدمها رو خیلی خوب می فهمم ها واقعن گریزی نیست باید پذیرفت هر چقدر دردناک.
پاسخ دادنحذفما هم که اساسا" آدمای نوستالژیک .....
پاسخ دادنحذفبی خیال رفیق.خاطرات بعضی موقها داغونت می کنن
آمدم مشهد و برگشتم تهران
پاسخ دادنحذفآپم رفیق
پاسخ دادنحذفخاطره ها هیچوقت سوخته نمیشن ، همیشه خاطره می مونن.
پاسخ دادنحذف